چرا از بین میلیونها فردی که میتوانید برای ازدواج انتخاب کنید، به یکی بله میگویید و به بقیه نه؟ هلن فیشر، پژوهشگر و روانشناس پاسخ این سؤال را میدهد.
چطور عاشق میشوید؟
چرا ما عاشق فردی میشویم و عاشق دیگری نه؟ این چیزی بود که تیم مدیریت اجرایی یک وبسایت همسریابی مجازی میخواست بداند و جواب من این بود: «هیچکس دقیقا نمیداند.» بسیاری از افراد غیرمتخصص و حتی محققان معتقدند آدمها عاشق فردی میشوند که درست نقطه مقابل آنهاست.
درحالیکه این گروه مکمل بودن را به عنوان پیشنیاز عشق معرفی میکنند، گروه دیگری میگویند، «کبوتر با کبوتر، باز با باز!» اما واقعیت این است که هیچ کدام از این دو گروه کاملا درست نمیگویند. اینکه شما عاشق فردی که درست نمونه کپیشدهتان است شوید یا اینکه سراغ کسی بروید که درنقطه مقابلتان قرار دارد، کاملا به تیپ شخصیتیتان بستگی دارد.اما شمایی که چیز زیادی از روانشناسی نمیدانید، چطور ناخودآگاه این موضوع را تشخیص میدهید و دل به کسی میبندید؟
بهخاطر شباهت عاشق میشوید؟
گروهی از روانشناسان میگویند مردان و زنان معمولا عاشق کسانی میشوند که هم نژاد و به لحاظ اجتماعی- اقتصادی همسطح آنها هستند؛ از نظر آنها عاشقها سطح هوشی برابر و تحصیلات و جذابیتهای ظاهری مشابهی دارند؛ مذهب و ارزشهای سیاسی و اجتماعیشان با هم یکسان است و حتی به یک اندازه شوخ طبع هستند.
گرچه روانشناسان همه این ادعاها را مطرح میکنند اما هنوز نمیدانند چطور دو فرد با دو شخصیت متفاوت با هم جور میشوند. انگیزه عاشق شدن هرچه باشد، چیزی از این واقعیت کم نمیکند که انتخاب همراه و همدم بر بسیاری از جنبههای زندگی شما تاثیر خواهد گذاشت؛ حرفهایی که هر صبح سر میز صبحانه میانتان رد و بدل میشود، جایی که در آن زندگی میکنید، شغلی که انتخاب میکنید، راه و رسم بزرگ کردن فرزندانتان که آینده ژنتیک شما هستند و… همه تحت تاثیر این انتخاب است. پس مهم است که چه کسی را انتخاب کنید!
شخصیت اولیه و ثانویه شما
شبیه بودنتان به یک تیپ شخصیتی را به معنای نداشتن ویژگی تیپهای دیگر در نظر نگیرید. هر کدام از ما، ترکیبی منحصر به فرد از هر چهار نوع تیپ شخصیتی هستیم اما خصوصیات بعضی تیپها را بیشتر نشان میدهیم.
اگر کاشف هستید …
بسیار کنجکاو، پرانرژی و خودانگیخته هستید. هیجاندوستی جزئی از شخصیت شماست. خلاقید و دوست دارید از همه چیز سر در بیاورید. شما همراه خوبی برای شادی و تفریح دیگران هستید، در دنیای شما کمتحرکی و کسالتبار بودن جرم است و عاشق کسانی میشوید که دقیقا مثل خودتان هستند.
اگر سازنده هستید…
آرام، اجتماعی و مردمی هستید. شما میتوانید افراد، گروهها، خانواده و اجتماع را به خوبی مدیریت کنید. از نظر دیگران قابل احترام هستید و با احتیاط و حساب شده قدم برمیدارید. شما به قوانین و برنامهریزی مقیدید و قابل اعتماد، نکتهسنج و ریزبین هستید. شما همسر و همدم خوبی خواهید بود اما به شرط آنکه با کسی مشابه خودتان ازدواج کنید.
اگر مدیر هستید…
تحلیلگر و منطقی، رک، راستگو، سختگیر هستید و حواستان حسابی جمع است. بسیار قاطع و مصمم هستید و توانایی انجام کارهایی که بر پایه ریاضی، مکانیک و موسیقی استوار هستند را دارید. بلندپرواز و اهل رقابت هستید و همفکر خوبی به شمار میآیید. یک مذاکره کننده میتواند همسر ایدهآلی برای شما باشد.
اگر مذاکره کننده هستید…
خیالپرداز، همدل، درونگرا، احساساتی هستید و در سخنوری توانایید. در همدردی و همدلی موفق هستید و احتمال اینکه با یک مدیر خوشبخت شوید، بسیار بالاست. مذاکره کنندهها عاشق آدمهای مصمم و جدی میشوند. شاید شما هم مثل آنها ترجیح میدهید همسرتان را از بین مدیران انتخاب کنید و تا آخر عمر او را تحسین کنید.
عاشق عاشقتان میشوید
عاشق شدن زمان مناسبش را میطلبد و وقتی زمان آن فرا میرسد، کسی که در نزدیکی ما کار یا زندگی میکند، بهترین گزینه برای دلبستن است. از سوی دیگر ما معمولا عاشق کسی میشویم که آنچه نیاز تلقی میکنیم را برایمان تامین کند و در آخر اینکه ما معمولا عاشق کسی میشویم که او هم عاشق مان باشد.
اسیر مغزتان میشوید
اینکه مغز شما چطور به یک عاشق تبدیلتان میکند، از حوصله این بحث خارج است اما به گفتن این نکته بسنده میکنیم که دوپامین، سروتونین، تستوسترون و استروژن مستقیما با طیف وسیع ویژگیهای شما در ارتباطند و عجیب نیست اگر ادعا کنیم تفاوتها در این چهار ترکیب شیمیایی احتمالا اساس این چهار مدل تفکر و رفتار را شکل میدهد.
به چشمها خیره میشوید
سیاهچال مردمک و خطوط منحنی دور آن ویژگیهای منحصر به فرد افراد را نمایان میکند. کسانیکه دور مردمکشان شیارهای بیشتری وجود دارد، تکانشگرترند و به جستوجوگرها شبیه هستند. در عین حال آنها خصوصیت بارز افراد مذاکرهکننده یعنی قابل اعتماد بودن و لطافت را در خود دارند. شاید به همین دلیل باشد که ما به چشمهای کسی که دوستش داریم خیره میشویم و ناخودآگاه در چند لحظه از شیوه اندیشیدن و رفتارش باخبر میشویم.
گردی صورت را بررسی میکنید
فک تراشخورده مربع شکل، گونههای برجسته و بزرگ، ابروهای پرپشت و پیشانی بلند نشانههای فعالیت تستوسترون، ماده شیمیایی اصلی در افراد «مدیر» است. کافی است به گونههای بزرگ، چانه پهن و پیشانی بلند بسیاری از ستارههای زن سینما نگاه کنید. هر دو جنس زن و مرد دارای سطحی از استروژن هستند که در چهره آنان نمایان است. پوستی صاف و نرم، لبهای پر، بینی کوچک، چهرهای گرد، ابروهایی نازک و سایر ویژگیهای یک چهره کودکانه، نشانگر فعالیت بالای استروژن در این افراد است.
کلمات را رمزگشایی میکنید
جستوجوگرها، سازندهها، مدیرها و مذاکرهکنندهها ویژگیهای سرشتی خودشان را از طریق کلماتشان بیان میکنند. این موضوع که بهعنوان فرضیه واژگانی شناخته شده گویای این است که آدمها از لغات و تعبیراتی استفاده میکنند که نشانگر شخصیت آنهاست و به مرور به عادات صحبت کردنشان تبدیل میشود.
– «ماجرا» واژهای است که جستوجوگرها از آن بیشترین استفاده را میکنند. آنها واژههای ریسک، خود به خود، انرژی، جدید، بامزه، سفر، خروجی، احساس و فعال را هم بیشتر از هر کلمه دیگری به کار میگیرند.
– «خانواده» بیشتر توسط افراد سازنده استفاده میشود. این افراد از واژههای صداقت، مراقبت، اخلاق، احترام، وفاداری، اعتماد، ارزشها، عشق و قابل اعتماد بودن هم زیاد استفاده میکنند.
– واژههای «هوش» و «باهوش» بیشتر از دهان مدیرها بیرون میآید و در گروه واژگانی آنها کلمات روشنفکر، بحث، بیعرضه/بیعرضگی، جاهطلبی، سواری، سیاست، چالش/ چالشی و واقعی هم جای ویژهای دارد.
– مذاکرهکنندهها «هیجان» و احساساتی» را بیشتر به زبان میآورند و کلماتی مانند واقعی، قلب، مهربانی، حساس، خواندن/ خواننده، شیرین، یادگرفتن/یادگیری، تصادفی و همدل/ همدلی را هم زیاد از آنها میشنوید.